English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3406 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
record U گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
read U گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
reads U گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
read U گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
reads U گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
magnetic U قطعه الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به میدان مغناطیسی تبدیل میکند
writes U وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
write U وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
encoding U ذخیره سازی سیگنالهای داده دودویی روی رسانه مغناطیسی
write U وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
writes U وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
magnetic tapes U ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
magnetic tape U ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
random access U قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
microphone U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
microphones U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
loudspeaker U وسیله الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به صوتی تبدیل میکند
recorders U وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
recorder U وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
mfm U روش ذخیره داده روی رسانه مغناطیسی
check U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
checks U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
modified frequency modulation U روش ذخیره سازی داده روی رسانه مغناطیسی
checked U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
magnetic U و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند
playback head U وسیلهای که سیگنالهای ضبط شده روی رسانه ذخیره سازی را می خواند و آنها را به سیگنال الکترونیکی تبدیل میکند
erases U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erasing U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erased U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erase U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
optical U وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند
mediums U رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
medium U رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
magnetic tape U موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
magnetic tapes U موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
bussing U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bussed U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
busing U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bused U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
busses U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bus U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
buses U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
writes U خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
write U خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
combining U دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
combines U دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
combine U دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
solid-state U وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
electromagnet U اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
reader U وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
readers U وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
scanners U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
taped U وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
tape U وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
tapes U وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
magnetic induction U چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
bubble memory U روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
adapter U کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
magnetic media U رسانه مغناطیسی
disc U رسانه مغناطیسی دیسک
discs U رسانه مغناطیسی دیسک
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
PCU U وسیله تبدیل سیگنالهای ورودی و خروجی و دستورات به حالتی که رسانه جانبی بفهمد
NIC U تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
cassettes U ماشین مبدل سیگنالهای صوتی به نوار مغناطیسی
cassette U ماشین مبدل سیگنالهای صوتی به نوار مغناطیسی
coupler U وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
audio U ماشین منتقل کننده سیگنالهای صوتی به نوار مغناطیسی
identity U الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identities U الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
erasing U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erased U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erase U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erases U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
saturation U خطای ناشی ازاشباع رسانه ذخیره سازی مغناطیسی
noise U که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
noises U که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
air gap U فاصله باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
gap U فضای باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
gaps U فضای باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
magnetic transition point U نقطه تبدیل مغناطیسی
flux U فلوی مغناطیسی شار الکتریکی یامغناطیسی
electromagnetism U خاصیت مغناطیسی حاصل ازجریانهای الکتریکی
polar U دارای قطب مغناطیسی یا الکتریکی متقارن
demount U کنار گذاشتن یک رسانه ذخیره مغناطیسی از دستگاهی که روی ان نوشته و از ان می خواند
magnetic transition temperature U درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
field U محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
gyromagnetic U وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
fields U محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
electromagnetic U ایجاد میدان مغناطیسی در اثر نیروی الکتریکی
fielded U محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
soft U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material U هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tapes U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
cassette U کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
cassettes U کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
master U رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
masters U رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
mastered U رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
degauss U پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
magnetic ink character recognition U تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
tapes U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
electrode sweep U جمع اوری مین با استفاده ازکابل الکتریکی یا مغناطیسی
carriers U 1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
carrier U 1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
magnetic skin effect U جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
DCC U نور مغناطیسی در یک جعبه فشرده که برای ذخیره سازی دادههای کامپیوتری یا سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتالی به کار می رود
magnetic blowout U خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
electro magnet U اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
permalloy U خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
formatter U نرم افزاری که کدهای توکار و دستورات چاپ را سیگنالهای کنترل چاپگر تبدیل میکند
rosettes U اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
rosette U اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
impedance U اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
conversions U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
magnet U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
magnets U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic ritation U گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic flow U فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic reluctance U مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic deflector U یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
broadband U روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
demagnetizer U وسیلهای که چیزی را از حالت مغناطیسی خارج میکند
coincidence function U دروازه منط قی که تابع AND منط قی روی سیگنالهای الکتریکی ایجاد میکند
nonaligned U نوک خواندن که در همان محل رسانه مغناطیسی نیست که نوک نوشتن بود. تولید کمبود کیفیت سیگنال
hall effect U یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند
byte U اندازه فرفیت ذخیره داده نوار مغناطیسی
bytes U اندازه فرفیت ذخیره داده نوار مغناطیسی
coulomb's law U نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
drive U مکانیزمی که نوار مغناطیسی را روی نوکهای درایو منتقل میکند
drives U مکانیزمی که نوار مغناطیسی را روی نوکهای درایو منتقل میکند
demodulator U دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
headers U بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات
density U دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
header U بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات
densities U دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
magnetic flux density U چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
media U خطا در رسانه ذخیره سازی که داده را خراب میکند
scan U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scans U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
reader U ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
readers U ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
DDE U دستیابی مستقیم از طریق کلید به داده دیسک یا نوار مغناطیسی
acoustic U تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد
drive U وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند
drives U وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند
atm U ماشین الکترونیکی در بانک با وارد کردن کارت مغناطیسی پول را خرد میکند
fiber U رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
optical U اتصال بین دو وسیله که امکان انتقال داده به کمک سیگنالهای نوری را فراهم میکند.
fibres U رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibre U رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
strip U لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
input U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
inputted U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
mediums U رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU
medium U رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU
mark U وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
marks U وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
magnetic tapes U وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
encoding U روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه
magnetic tape U وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
recordings U تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
recording U تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
interfaces U مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interface U مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
universal U کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند
agonic line U خط موسوم روی یک نقشه که نقاطی را که دارای خطا یاانحراف مغناطیسی صفر میباشند به یکدیگر متصل میکند
highway U باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند
highways U باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند
drops U خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
dropping U خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
dropped U خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop U خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
encoder U وسیلهای که داده را از یک فرمت به دیگری تبدیل میکند
frame U 1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
ferric oxide U که به عنوان پوشش نور یا دیسک میباشد که برای ذخیره داده یا سیگنال قابل مغناطیسی شدن است
ferrite U که به عنوان پوشش نور یا دیسک میباشد که برای ذخیره داده یا سیگنال قابل مغناطیسی شدن است
digitizer U مبدل آنالوگ به دیجیتال یاوسیلهای که سیگنالهای آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
serial U قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
serials U قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
decoder U برنامه یا وسیلهای که داده را به حالت دیگری تبدیل میکند
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
reluctivity U مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
magnetic flux U فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
dispersion U پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
blind keyboard U صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
isoclinic line U خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
diskette U دیسک سبک و انعط اف پذیر که میتواند داده مغناطیسی ذخیره کند و در اغلب کامپیوترهای شخصی به کار می رود
Recent search history Forum search
2New Format
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1set the record straight
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1She is choosing to look at bright side of the situation.
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1Both the Afghan government and the international society agree that Afghanistan confronts major challenges before mining becomes the country’s economic lifeline and help create creation of a more self
1The motherboard is also often referred to as the main board.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com